

به گزارش سينما خبر ،گروه نمایش هفتادوسه در حال حاضر در موسسه فرهنگی هنری همای سعادت مشغول تمرین نمایش آسیدکاظم هستند و قرار است از ابتدای مهرماه امسال در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه برود. بازیگران این نمایش شهرام حقیقت دوست،محمدعلی نوروش ، مجتبی طباطبایی، سعید دولتی، مهرداد نیکنام،حسن علیکرمی، شاهد پیوند، سعید اکبری مقدم،عباس سیاوش، کاظم بدیعی، مهرداد مهدیزاده، مجید معلمی و علیرضا استادی هستند.
به گزارش باني فيلم روابط عمومی این نمایش در متنی درباره این نمایش آورده است.روزی که تمرینات نمایش آسیدکاظم را شروع کردیم،هنوز محمود استاد محمد زنده بود و نفس می کشید، اما با سختی و درد. خاطره تک تک کلام زیبایش همچون مهری بر دلهای ما نقش داشت و نیک دانستیم که افتتاح دریچه گروه نمایش هفتادوسه، به آذینی از نمایش استادمزین می شود، اما دریغ و صد افسوس که بخت با ما یار نبود که در هوایی که هنوز با نفس استاد معطر بود نمایش را روی صحنه زندگی کنیم. استاد تنهایمان گذاشت ولی معجزه هنرش را از ما دریغ نکرد.نمایشنامه آسید کاظم اولین بار نیست که روی صحنه می رود آخرین بار هم نخواه بود، و بر ماست که سختگیرانه تر از قبل بکوشیم تا شاید بتوانیم اندکی از این دریای بیکران ذوق و هنر را پاس بداریم.
عوامل این نمایش عبارتند از:نویسنده: زنده یاد محمود استادمحمد،کارگردان:محمودرضا رحیمی،دستیاروبرنامه ریز: شیوا مهرزاد،طراح صحنه: سیامک مجیدی،طراح لباس: نازنین گودرزیان،مدیرتولید: مجید معلمی.
این بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون به باشگاه خبرنگاران گفت:كيفيت فيلمها و سريالهاي تلويزيوني اين دهه بسيار افت كرده،به طوريكه ما هيچگونه پيشرفتي در زمينه سريالهاي تلويزيوني نه تنها نداشتيم بلكه ضعفهايي در اين زمينه بوده است.
وي ادامه داد: كاهش سطح كيفيت سريالها هيچ ربطي به نويسنده و كارگردان ندارد، برخي محدوديتها دست آنها را بسته كه نميتوان موضوعي را باز كرد. در اين گونه محدوديتها بايد با نمايش نگرشي مثبت جنبه مثبت آن را پر رنگتر نمايش داد.
او اظهار داشت: در انتخاب كارها،برايم متن و نمايشنامه در اولويت قرار دارد و حضورم در تلويزيون يا در نمايش خانگي تفاوتي ندارد،مهم ايفاي يك نقش خوب و ماندگار است.
بقیه عکسها در ادامه مطلب
کارگردان: شاهد احمد لو
بازیگران: ابوالفضل پور عرب ،منوچهر نوذری ،الناز شاکر دوست ،شهرام حقیقت دوست و...
خلاصه داستان:
قصه پیرمردی است که مقیم آمریکاست و زمانی که می فهمد در آستانه مرگ قرار گرفته به ایران می آید تا در وطن خود بمیرد و چون دوست و فامیلی در کشورش ندارد، سراغ آدم هایی را می گیرد تا پس از مرگش برایش گریه و زاری کنند.
تله فیلم پریش
سه شنبه ۱۹ شهریور
ساعت ۱۳ از شبکه نمایش
تکرارساعت ۳:۰۰نصف شب
باتشکر از مرضیهعزیز
مجموعه تلویزیونی "شوق پرواز"به کارگردانی یدالله صمدی برای علاقمندان به سریالهای ایرانی از سیمای فرانسوی شبکه سحر به روی آنتن می رود.
به گزارش سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، مجموعه تلویزیونی "شوق پرواز"به سرپرستی کبری ملیحی برای پخش از سیمای فرانسوی این شبکه به فرانسوی زیرنویس شده است و از 17 شهریور ماه به روی آنتن خواهد رفت.
ترجمه "شوق پرواز"را پروانه صالحی انجام داده و آناهیت همپارتیان ویراستاری آن را بر عهده داشته است. کبری ملیحی نیز اپراتور زیرنویس "شوق پرواز"بوده است.
مجموعه تلویزیونی "شوق پرواز"به کارگردانی یدالله صمدی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی در سال 90 از شبکه یک سیما پخش شد که شهاب حسینی،شهرام حقیقت دوست،افسانه بایگان، الهام حمیدی، اکبر عبدی، فرهاد قائمیان،عبدالرضا اکبری، عباس امیری، مهران رجبی، مینا جعفرزاده، مهدی فقیه، اتابک نادری، محسن افشانی، آنا برزینا، زهره حمیدی، بهزاد رحیم خانی، سیدعلی صالحی، کوروش تهامی، حسن جوهرچی، حسین بابایی، سلما بابایی، ستاره اسکندری، اکرم محمدی و ... در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
"شوق پرواز"داستان زندگی خلبان تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرلشگر شهید عباس بابایی را در 48 قسمت 25 دقیقهای که به فرانسوی زیرنویس شده است را روایت میکند و از یکشنبه، 17 شهریور از ساعت 9:30 به وقت تهران برای علاقمندان به سریال های ایرانی از سیمای فرانسوی شبکه بین المللی سحر پخش خواهد شد.
نزدیک به دو هزار نفر از گروه های مختلف سینما در کنار وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی در این مراسم حاضر بودند. مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، داوود میرباقری، کیانوش عیاری،اکبر عبدی، بهمن فرمان آرا، رخشان بنی اعتماد، کیومرث پواحمد، علی معلم، فریدون جیرانی، علیرضا داوودنژاد، بهروز افخمی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، احمدرضا درویش، رضا میرکریمی، پانته آ بهرام، فاطمه معتمد آریا، مهناز افشار، حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی، حمید اعتباریان، نیکی کریمی، فریبرز عرب نیا، ماهایا پطروسیان، علی مصفا،سامان مقدم،محمد بزرگ نیا،گوهر خیراندیش، حسن پورشیرازی،مرضیه برومند، مهدی فخیم زاده،علی دهکردی، ناصر چشم آذر،تورج اصلانی، عبدالله اسکندری، سید محمد بهشتی، علیرضا رضاداد، منوچهر محمدی، همایون اسعدیان، مازیار میری، محسن علی اکبری، مسعود اطیابی، سید جمال ساداتیان، منیژه حکمت،جهانگیر کوثری، داریوش باباییان، محمد نشاط، تورج منصوری، جهانگیر الماسی،حسام نواب صفوی، شهرام حقیقت دوست،محسن تنابنده، شهرام مکری،بیژن امکانیان، فرشته طائرپور،عاطفه رضوی، آهو خردمند، سیروس الوند، ضیا الدین دری، واروژ کریم مسیحی،کامبوزیا پرتوی، فریده سپاه منصور، حسین یاری، هوشنگ توکلی،حسین پاکدل، پیمان قاسم خانی، بهاره رهنما،امین تاریخ، منوچهر اسماعیلی،کارن همایونفر، ابولفضل جلیلی، لویی چکناواریان، محمد سریر،آناهیتا نعمتی، طناز طباطبایی،لادن مستوفی،رعنا آزادی ور، عباس رافعی، روح الله حجازی،محمدرضا سکوت،عنایت بخشی،فریدون شهبازیان، ابراهیم مختاری، غلامرضا موسوی،فرهاد توحیدی، محمد مهدی عسگرپور، حبیب ایل بیگی، جعفر صانعی مقدم، احمد میر اعلایی، شفیع آقا محمدیان، محمد رضا عباسیان و… تعدادی از چهره های مطرح حاضر در این جشن بودند.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر"خبرگزاری تسنیم، خنکای یک صبح تابستانی جایش را به آفتاب خورشیدی نیمروز میداد که رسیدم. آن هم در آخرین روزهای فصل گرم که حکایت رفتنش را میشد از رنگ و روی رنگین شده درختان اطراف خیابان حس کرد. مقصد، محل تصویربرداری یک سریال بود.
در طی مسیر به «شاهگوش» که فکر میکردم، یاد کله پاچه افتادم! یاد نشست خبری سریال و البته شام خاطره انگیز آن مراسم «کلهپاچه».
طباخی عدالت را هم که در آن مراسم رونمایی شد یادم هست و کله پزی که نقشش را اکبر عبدی بازی میکند. در میان هجوم این افکار به هنرستان ادب رسیدم. لوکیشن اصلی سریال جدید داوود میرباقری.
مقابل در بودم که آقای کارگردان سوار بر تاکسی زرد آمد. میرباقری را که با آنچهره مصمم همیشگی دیدم، رفتم به سالهای دور. امام علی (ع)، دندون طلا، عشق آباد، معرکه در معرکه، رعنا، آدم برفی، مسافر ری، معصومیت از دست رفته و همین چندی پیش هم مختارنامه. کارنامه درخشانی دارد، پر از فکر، انرژی و خلاقیت.
هنرستان ادب همان کلانتری 100 ملت است که اتفاقات داستان آنجا شکل میگیرد. از حیاط رد میشوم، از چند پله میگذرم تا وارد ساختمان بشوم. حال و هوای اوایل پائیز و ساختمان هنرستان، حس روزهای مدرسه رفتن را برایم تداعی میکند. ذهنم را خاطره کتاب و دفتر و مداد نو پر کرده که خود را در طبقه دوم هنرستان ادب یا کلانتری 100 ملت میبینم. محل اصلی فیلمبرداری بخشی از طبقه دوم است. سری به طبقه سوم میزنم. اتاق گریم، لباس، غذاخوری و... آنجاست. گروه تدارکات در بخش غذاخوری مشغول آمادهکردن صبحانه هستند. نیمرو هم گزینه مناسبی برای صبحانه است و تعدادی از عوامل مشغول هستند. به طبقه پایین میروم. گروه مشغول آمادهسازی صحنه هستند و کارگردان هم مشغول صحبت با بازیگران. پس از تمرین، میرباقری صدا، دوربین، حرکت را میگوید و تصویربرداری شروع میشود. عوامل پشت صحنه تلاش میکنند تا سکوت بهطور کامل رعایت شود. در حین ضبط رسول نجفیان هم از راه میرسد. نجفیان در این پروژه علاوه بر بازی، مشاور هنری کارگردان است. وقتی آمد کنار میرباقری، پشت دوربین نشست و نگاهی هم به فیلمنامه انداخت.
نجفیان دیگر آن سهراب جوان سریال رعنا نبود اما موهای سپیدش نشان از کوله بار تجربهاش دارد. میرباقری همچنان پر از انرژی گروه را هدایت میکند و پس از ضبط پلان میگوید که بازبینی انجام شود. در این فاصله فرصتی دست میدهد تا با رسول نجفیان به گفتوگو بنشینم.
او از خاطره سریال رعنا برایمان اینچنین گفت: «اخیراً سریال رعنا پخش شد و خیلیها من را در کوچه و خیابان دیدند و گفتند چقدر پیر شدی گفتم حدود سی سال گذشته و یک عمر محسوب میشود. خوشبختانه ارتباط من و آقای میرباقری همچنان ادامه دارد و از دوستان صمیمی و نزدیک هم هستیم. میرباقری هر کاری داشته باشد من جزو کسانی هستم که در جریان نوشته قرار میگیرم.»
نجفیان درباره شاهگوش میگوید: «من قبل از عید نوروز در جریان متن قرار گرفتم. از آنجایی که در جریان خلق لحظه به لحظه نوشته بودم قرار شد به عنوان مشاور حضور داشته باشم از من خواسته بودند که کارگردان دوم باشم و کار دو دوربینه جلو برود و سکانسهای خارجی را هم بر عهده بگیرم که متاسفانه دوربین مهیا نشد چون دوربین خاصی لازم بود و تعداد اندکی از آن در ایران وجود دارد در نتیجه به عنوان مشاور در خدمت پروژه هستم.»
نجفیان، الهه میرباقری که به همراه آزاده محسنی فیلمنامه را مینویسند فرزند خلف پدر میداند و درباره اینکه چطور شد نقش آقا یونس را در سریال ایفا میکند، میگوید: <یک شخصیت در فیلمنامه بود که من بسیار با آن ارتباط برقرار کردم و وقتی آقای میرباقری علاقهام را دید نقش را به من سپرد. آقا یونس پدر امیر علی (خواستگار) است.»
نجفیان آقا یونس را اینگونه تعریف میکند: <قبلاً آژانس داشته اما ورشکسته شده و به خاطر مشکلات مالی آنجا را فروخته است. آدم اهل دلی است ومن چنین شخصیتهایی را که به خاطر اهمیت به ارزشهای معنوی نتوانستند در خیلی از مردرندیها شرکت کنند و ظاهراً واماندند و جا ماندند را دوست دارم. هم چنین مشکل کم بینی دارد چون درآمدش زیاد نیست نمیتواند چشمش را معالجه کند.»
پس از صحبت با نجفیان میبینم که الهه میرباقری هم تازه از راه رسیده و در کنار پدر نشسته است. برای گفتوگو با او به طبقه بالا میرویم. از او میپرسم به واسطه فرزند داوود میرباقری بودن میتوانست بازیگر شود یا همانند برادرش حامد میرباقری دستیار پدر باشد، چرا ادبیات و نویسندگی؟ میگوید: «به ادبیات فارسی علاقه زیادی داشتم حتی زمان انتخاب رشته پدر مایل بود حقوق بخوانم و وکیل شوم ولی علاقه من به ادبیات فارسی بود چون میخواستم در رشتهای درس بخوانم که خودم دوست داشته باشم. ادبیات فارسی دنیای عجیبی است. به بازیگری و کارهای اجرایی در این زمینه علاقه نداشتم. داستان کوتاه مینوشتم و برای خودم شعر میگفتم. در واقع قبل از دوران دانشگاه به ادبیات علاقه داشتم.»
الهه میرباقری درباره فیلمنامه نوشتن ادامه میدهد: «در مختارنامه قرار بود برای سایت یک خلاصه آماده کنم و من هم بخشی از کار را دیدم و خلاصهای را نوشتم اما اصلیترین تجربهام سریال یلدا است. وقتی یلدا تمام شد، پدر از شاهرود تماس گرفت و داستان دوخطی شاهگوش را برای من تعریف کرد و گفت با آزاده محسنی که در یلدا هم با او همکاری داشتم به این طرح فکر کنیم. ما هم شروع کردیم. در ابتدا شخصیت پردازیها انجام شد و سپس نگارش قصه.» او با اشاره به اینکه سریال 26 قسمت دارد و تا قسمت 11 فیلمنامه تحویل داده شده است، تصریح میکند: «ما درک و تعریف درستی از طنز فیلمنامه نداشتیم خصوصاً که یلدا را نوشته بودیم و تحت تاثیر آن سریال قرار داشتیم اما پدر طنزی شبیه به آدم برفی و دندون طلا مدنظرش بود. وقتی سیناپس را تحویل دادیم پدر اصلاحیه داد و ما شروع کردیم به نوشتن و با هم به توافق رسیدیم و سپس شروع کردیم به دیالوگ نویسی، البته حالا که نگارش و ضبط همزمان شد ما هم با توجه به خصوصیات بازیگران مینویسیم.»
گریم یکی از ارکان مهم هر اثر نمایشی است و با توجه به عکسهایی که از سریال منتشر شده چهره بازیگرانی از جمله محسن تنابنده تغییر کرده است. طراح گریم شاهگوش عبدالله اسکندری است. مردی که سالهاست در این عرصه فعالیت میکند و کلمه استاد برازندهاش است. عبدالله اسکندری که در مختارنامه نیز حضور داشت میگوید: «مختارنامه کار تاریخی بود و آدمها از زمان دور هستند ولی شاهگوش داستان امروزی دارد. در آن سریال گریم جلوه بیشتری دارد و حضورش بیشتر احساس میشود، ولی در سریالهایی که داستان به روز دارند حضور گریم را کمتر میبینید و احساس میکنید چون آن کاراکترها مثل مکانیک، هنرمند، کارمند بانک و.... را میبینید اما آدمهای شبیه به شخصیتهای سریالهای تاریخی را کمتر میبینید.»
او معتقد است: «طراحی گریم کارهای امروزی سختتر از کار تاریخی است و در چنین آثاری بسیار سخت است که گریمور با استفاده از گریم بازیگر را به شخصیت نزدیک کند در واقع گریم در چنین آثاری ظرافتهای خاص خودش را دارد.»
اسکندری ادامه میدهد: «من طراح گریم مختارنامه نبودم و طراحی گریم با آقای مسعود ولدبیگی بود اما بخش جدیدی را باز کردم که در ایران نبود و میتوانید نامش را گریم سه بعدی بگذارید یا قطعهگذاری. در واقع گریمهایی است که میخواهیم صورت از حالت طبیعی خارج شود. من آن بخش را تقبل کردم.
در کشورهای خارجی هم چنین موضوعی متداول است مثلاً طراحی مو جدا است یکی ریش و سبیل میبافد یا گریمورهایی هستند که فقط سایه کاری انجام میدهند، گریمورهایی هستند که قطعه میسازند و شما به لابراتوار مراجعه میکنید و کارتان را سفارش میدهید در ایران متأسفانه یا خوشبختانه گریمورهای ما همه کارها را خودشان انجام میدهند. ما هم در شاهگوش بخشهای گریم را مجزا کردیم. در این سریال از محسن تنابنده 5 شخصیت مختلف ساختیم و این کار را سخت میکرد چون دشوار است که تماشاچی را راضی کنید تا این بازیگر را در شخصیتهای مختلف بپذیرد البته اگر در فیلمهای مختلف بود چندان سخت نبود مثلاً از اکبر عبدی 45 چهره در فیلمهای مختلف ساختم.»
در حین گفتوگو با عبدالله اسکندری بودم که حمیدرضا آذرنگ و شهرام حقیقت دوست برای صرف چای به غذاخوری آمدند. به سراغ حمیدرضا آذرنگ میروم. سالها سابقه او در تئاتر باعث شده که حالا در عرصه تصویر قابلیتها و تواناییاش را به خوبی نشان دهد. او در سریال قبلی میرباقری «یلدا» نقش داماد کوچک خانواده را به خوبی ایفا کرد.
آذرنگ که در شاهگوش نقش سرگرد سرخی را ایفا میکند درباره همکاری با میرباقری میگوید: «برای کار کردن با آقای میرباقری دنبال بهانه نیستم. جرقه این همکاری از دیده شدن تئاترهای من توسط خود آقای میرباقری زده شد و ارتباط خوبی بین ما شکل گرفت و از یلدا این همکاری انجام پذیرفت. برای بچههای تئاتر اصولاً کوتاهی و بلندی نقش مهم نیست اینکه چقدر تاثیر بگذارند و بدرخشند برایشان مهم است. من هم امیدوارم بتوانم حضور مهم و اثرگذاری داشته باشم.>پس از گفتوگو با آذرنگ به طبقه دوم برمیگردم و ادامه تصویربرداری را میبینم. بازیگران همچنان مقابل دوربین سهیل نوروزی هستند و صدابرداری سریال را هم رشید دانشمند بر عهده دارد. در این میان فرهاد اصلانی را میبینم. نقش او <اسد خفته>رئیس کلانتری 100 ملت است.
میگویم در مختارنامه خوش درخشیدید و چقدر امیدوارید دوباره آن تجربه خوب را تکرار کنید؟ پاسخم را اینگونه میدهد: «امیدوارم آن خاطره درخشان تکرار شود. این سریال کار خاصی است و با مختارنامه کاملاً متفاوت است، البته من و آقای میرباقری وقتی با هم کار میکنیم توجهی به سابقه همکاری نداریم و گویا برای اولین بار است که کار میکنیم و درباره نقش بحث و تبادل نظر داریم، من سعی کردم که اتفاق خوبی دراین سریال بیفتد.»
اصلانی از نقشاش اینگونه میگوید: «یک رئیس پلیس است که ما به ازای آن را در کلانتری میبینیم و میخواستیم قابل قبول و نزدیک به واقعیت باشد هر چندکه ساختار نمایشی اصولی دارد که باید در آن محدوده کار کنیم. نقش من چندان طنز نیست ساختار قصه طوری است که رگههای طنز هم دارد. من این سریال را انتقادی یا اجتماعی با رگههای طنز میدانم و امیدوارم بازخورد خوبی داشته باشد.» تلاش و تکاپوی گروه نشان از این دارد که قرار است کار خوبی به مخاطبان شبکه نمایش خانگی ارائه دهند.
در ادامه به همراهی عکاس سریال، مشغول انتخاب عکس بودیم که شهرام حقیقت دوست لیوان چای به دست وارد اتاق شد. به حقیقتدوست میگویم پس از گفتوگو با حمید رضا آذرنگ در میان کلاسهای زیاد هنرستان ادب شما را گم کردم، اما اسم این اتفاق را میشود گذاشت، «دست تقدیر». حقیقت دوست نیز از همکاری با میرباقری راضی است و میگوید: «وقتی پیشنهاد این کار به من شد چون میدانستم آقای میر باقری هستند و تجربه خوبی با او در مختارنامه داشتم پذیرفتم. یکی از دلایل مهم دیگر این انتخاب تیم بازیگران سریال است که همه از دوستان خوب من و هنرپیشههای مطرح هستند.»
البته این بازیگر یک نگرانی هم داشت: «تنها نگرانی من طنز بودن کار است چون طنز کار سختی است و باید روی مرز حرکت کنید. اگر کمی از آن مرز خارج شوید ممکن است به لودگی اثر کشیده شود و مخاطب نخندد بنابراین کار ظریفی است البته همه گروه تلاش کردند تا کار خوبی شود.»
پس از پایان گفتوگوها به تماشای یک پلان میروم. رئیس کلانتری مقابل یکی از مجرمان قرار گرفته و اوهم جرمش را اقرار میکند.
ظهر شده، پلههای هنرستان ادب را پایین میآیم. هنرورهای بسیاری را میبینم که منتظرند برای جلوی دوربین رفتن صدایشان کنند. من هم منتظر آغاز فصل خزان میمانم و 17 مهر ماه که اولین قسمت شاهگوش در شبکه نمایش خانگی توزیع میشود.
دیگر همکاران شاهگوش:
تهیه کننده/ سید محمد امامی/مهران برومند
مجری طرح/ مسعود پاکدل
جانشین تهیهکننده و مدیر تولید/ هومن کبیری
مشاور فنی کارگردان/ عظیم جوان روح
طراح صحنه و لباس/ مجید علی اسلام
آهنگساز/ فردین خلعتبری
تدوین: مهدی حسینی وند
شرکت «ایران نوین» که پیش از این در پروژه های مختلف سینمایی حضور فعالی داشته، در جدیدترین فعالیت خوداین بار به عنوان مجری انحصاری تبلیغات «شاهگوش» در کنار داود میرباقری خواهد بود. «ایران نوین» در آخرین فعالیت سینمایی خود، به عنوان تهیه کننده فیلم « ماهی و گربه» شهرام مکری توانست جایزه افق سینمایی جشنواره معتبر ونیز را تصاحب کند.
مجموعه «شاهگوش» را شرکت تصویر گستر پاسارگاد که این روزها به عنوان اصلی ترین پخش کننده محصولات سینمای رسانه خانگی فعالیت می کند،به عنوان پخش کننده این مجموعه با میرباقری همکاری می کند.
در این سریال که در ژانر کمدی ساخته می شود بازیگران زیادی حضور دارند که می توان به اکبر عبدی، فرهاد اصلانی، محسن تنابنده، احمد مهران فر، مرجانه گلچین، حمیدرضا آذرنگ،شهرام حقیقت دوست،هادی کاظمی، طناز طباطبایی و ... اشاره کرد.
سید محمد امامی و مهران برومند نیز به عنوان تهیه کننده در این سریال حضور دارند.